رمانشیک | دانلود فایل بیش از 1000 رمان ایرانی رایگان

دانلود رمان بازگردانده شده

دانلود رمان بازگردانده شده (جلد دوم) به قلم جیمن ایو

دانلود رمان بازگردانده شده (جلد دوم) به قلم جیمن ایو

دانلود رمان بازگردانده شده (جلد دوم) به قلم جیمن ایو فایل کامل پی دی اف با پرداخت امن و دانلود بلافاصله پس از پرداخت

⊹⊱نام اثر: بازگردانده شده⊰⊹

⊹⊱نام مولف: جیمن ایو⊰⊹

⊹⊱ژانر: عاشقانه، فانتزی، خارجی⊰⊹

⊹⊱صفحه شمار: 1512 ⊰⊹

⊹⊱خلاصه داستان⊰⊹

 

دانلود رمان بازگردانده شده آن‌ها همه مرتکب اشتباهی بزرگ شده‌اند، اشتباهی که حالا باید تاوان سنگینی برایش بپردازند! در طول ده سال گذشته، من هیچ‌گاه جز یک قربانی دیده نشدم. قربانی‌ای برای گرگینه‌های گروهم، قربانی‌ای برای جفت واقعی‌ام؛ کسی که به بی‌رحمانه‌ترین شکل ممکن من را از خود طرد کرد. و در نهایت، قربانی‌ای برای سایه‌ی وحشی؛ کسی که برای دستیابی به اهدافش، از من به طرز وحشیانه‌ای سوء استفاده کرد.

اما آیا واقعاً سایه چنین کاری با من کرده است؟ سایه… مردی پر از راز و معما که هیچ‌گاه حاضر نیست افکار و نقشه‌هایش را فاش کند. اما من یک چیز را با اطمینان می‌دانم.

⊹⊱آنچه به شما بعد از دانلود رمان بازگردانده شده (جلد دوم) پیشنهاد می شود بخوانید⊰⊹

دانلود رمان زمردم به قلم محیا بابائی

دانلود رمان واهی به قلم زهرا ثقفی

⊹⊱قسمتی از ماجرای رمان بازگردانده شده (جلد دوم)⊰⊹

به لطف سایه، وقتی وارد سالن غذاخوری شدم و روی صندلی نشستم، سینی پر از غذاهای رنگارنگ روی میز روبرویم قرار داشت.

البته سایه دوباره ناپدید شده بود تا مقدمات سفرمان را آماده کند.

شاید هم دختر فرشته بود که این سینی غذا را سفارش داده بود؛ چرا که کمتر از پنج دقیقه از شروع غذا خوردنم نگذشته بود که سروکله‌اش پیدا شد و کنارم نشست.

با دقت به نحوه خوردنم نگاه می‌کرد و گفت: «آفرین، خوبه!»

چنان شیک و باکلاس غذا را می‌خوردم که انگار یک ماه تمام گرسنه بوده‌ام.

دختر فرشته ادامه داد: «ماجراجویی سختی در پیش داریم، پس باید تا جایی که می‌توانی خودت رو تقویت کنی.»

در حالی که دهانم پر از غذا بود و حس می‌کردم انفجار غذای اضافی نزدیک است، کمی سبزیجات برداشتم و به دهانم انداختم.

این غذاها واقعاً خوشمزه و مقوی بودند و… به نظر می‌رسید برای سفر پر ماجرایی که پیش رو داریم، باید انرژی زیادی داشته باشم.

آهی کشیدم و گفتم: «تلاش‌ت برای اینکه منو نسبت به این سفر هیجان‌زده کنی، قابل تحسینه.»

مقداری گوشت و سبزیجات پخته به دهانم انداختم و ادامه دادم: «اما من ترجیح می‌دم به جای این همه ماجراجویی، برای تعطیلات و تفریح به یک جزیره گرمسیری بریم، کنار ساحل لم بدیم، آفتاب بگیریم، غذای خوشمزه و نوشیدنی‌های رنگارنگ برامون بیارن و بعدش تو آب‌های شفاف و فیروزه‌ای ساحل شنا کنیم و حسابی لذت ببریم.»

عضویت در انجمن نودهشتیا (کلیک کنید)

اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب

به لطف سایه، وقتی وارد سالن غذاخوری شدم و روی صندلی نشستم، سینی پر از غذاهای رنگارنگ روی میز روبرویم قرار داشت.

البته سایه دوباره ناپدید شده بود تا مقدمات سفرمان را آماده کند.

شاید هم دختر فرشته بود که این سینی غذا را سفارش داده بود؛ چرا که کمتر از پنج دقیقه از شروع غذا خوردنم نگذشته بود که سروکله‌اش پیدا شد و کنارم نشست.

با دقت به نحوه خوردنم نگاه می‌کرد و گفت: «آفرین، خوبه!»

چنان شیک و باکلاس غذا را می‌خوردم که انگار یک ماه تمام گرسنه بوده‌ام.

دختر فرشته ادامه داد: «ماجراجویی سختی در پیش داریم، پس باید تا جایی که می‌توانی خودت رو تقویت کنی.»

در حالی که دهانم پر از غذا بود و حس می‌کردم انفجار غذای اضافی نزدیک است، کمی سبزیجات برداشتم و به دهانم انداختم.

این غذاها واقعاً خوشمزه و مقوی بودند و... به نظر می‌رسید برای سفر پر ماجرایی که پیش رو داریم، باید انرژی زیادی داشته باشم.

آهی کشیدم و گفتم: «تلاش‌ت برای اینکه منو نسبت به این سفر هیجان‌زده کنی، قابل تحسینه.»

مقداری گوشت و سبزیجات پخته به دهانم انداختم و ادامه دادم: «اما من ترجیح می‌دم به جای این همه ماجراجویی، برای تعطیلات و تفریح به یک جزیره گرمسیری بریم، کنار ساحل لم بدیم، آفتاب بگیریم، غذای خوشمزه و نوشیدنی‌های رنگارنگ برامون بیارن و بعدش تو آب‌های شفاف و فیروزه‌ای ساحل شنا کنیم و حسابی لذت ببریم.»

لینک کوتاه مطلب:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمانشیک | دانلود فایل بیش از 1000 رمان ایرانی رایگان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.