
نام اثر: عشق یه پسر هندی
نویسنده: حمیرا خالدی
ژانر: عاشقانه، طنز
تعداد صفحات: 168
---
پریا دختری است که علاقه زیادی به هند و فرهنگ آن دارد. او بدون توجه به مخالفتهای خانواده، تصمیم میگیرد به هند سفر کند. در یکی از شهرهای هند، پریا با پسری خونگرم و دوستداشتنی به نام راهول آشنا میشود و این آشنایی نقطه شروع یک داستان عاشقانه پرهیجان میشود. اما سوال اینجاست که آیا پریا میتواند با یک پسر هندی ازدواج کند یا باید عشقش را برای همیشه در دل نگه دارد و بدون او زندگی کند؟

نام اثر: اجبار به توان دو
نویسنده: مریم رویال
ژانر: ازدواج اجباری، عاشقانه، غمگین، طنز و کلکلی
تعداد صفحات: 563
---
رمان "اجبار به توان دو" داستان دختری به نام آرامه را روایت میکند که در زندگیاش با مشکلات زیادی روبهرو بوده است. پس از مرگ مادرش، پدرش او را مجبور میکند با پسری به نام کوروش ازدواج کند. در این میان، رازها و اتفاقاتی رخ میدهد که کاملاً غیرقابل پیشبینی است و این ازدواج، ماجراهایی پیچیده و جذاب را برای آرامه و کوروش رقم میزند.

نام اثر: عشق من خجالتیه
نویسنده: آرزو دهقانی
ژانر: عاشقانه، طنز
تعداد صفحات: 428
---
رمان "عشق من خجالتیه" دربارهی دختری شیطون و پرانرژی به نام دریا شریفی است که همراه دو دوست نزدیکش برای مسافرتی کوتاه راهی میشوند. در طول مسیر، حادثهای اتفاق میافتد که زندگی دریا را به شکلی غیرمنتظره تغییر میدهد. در همین ماجرا، سرنوشت او را با پسری خجالتی و متفاوت آشنا میکند. این آشنایی، داستانی پر از لحظات بامزه و عاشقانه را رقم میزند که خواننده را تا آخرین صفحه همراه خود نگه میدارد.

نام اثر: بچههای یونی تهران
نویسنده: ندا غ
ژانر: عاشقانه، طنز
تعداد صفحات: 296
---
رمان "بچههای یونی تهران" داستان گروهی از دانشجویان دختر است که با شیطنتها و شوخیهای بامزهشان دانشگاه را به جایی پر از انرژی و خنده تبدیل میکنند. شخصیتهای جذاب این داستان با ماجراهای طنزآلودشان شادی را به دل مخاطب میآورند و لحظات فراموشنشدنی خلق میکنند. اما عاشق شدنهای ناگهانیشان، چالشهای تازهای به داستان اضافه میکند که خواننده را تا پایان مجذوب میکند.

نام اثر: ساختمان دو واحده
نویسنده: حدیثه اسماعیلی
ژانر: کلکلی، طنز
تعداد صفحات: 179
---
رمان "ساختمان دو واحده" روایتگر ماجرای دختری به نام عسل است که از شمال به تهران میآید تا در دانشگاه درس بخواند. او و دوستش رها تصمیم میگیرند خانهای مجردی در تهران اجاره کنند. همه چیز آرام پیش میرود تا اینکه متوجه میشوند واحد روبهرویی، که تا پیش از این خالی بود، حالا به خانهای مجردی برای چند پسر تبدیل شده است. ماجرا از اینجا شروع میشود..

نام اثر: اینم مثل من باحاله
نام مؤلف: مهنا
ژانر: عاشقانه، طنز، هیجانی
تعداد صفحات: 202 صفحه
اینم مثل من باحاله داستان دختری از خانوادهای متوسط است که هیچ هنر یا تخصص خاصی ندارد و برای اینکه سربار خانواده نباشد، به دنبال شغلی مناسب میگردد. اما شغلی که پیدا میکند رانندگی ماشین نعشکش است! داستان زمانی جالبتر میشود که این دختر بعد از انجام وظیفهاش در قبرستان و برگشتن به خانه، با اتفاقات غیرمنتظرهای مواجه میشود که زندگی او را دگرگون میکند. این رمان ترکیبی از طنز، هیجان و عاشقانه است که در پایان با یک پایانی خوش به اتمام میرسد.

رمان هیچوقت اعتراف نکن داستان نفس، دختری جوان را روایت میکند که همراه دخترخالهاش، رزا، برای بازگو کردن خاطراتش به یک روانپزشک مراجعه میکند. اما این روانپزشک برخلاف تصور، مردی جوان و پر از شیطنت است که روند مشاوره را به شکلی غیرمنتظره تغییر میدهد.
این داستان با نگاهی عمیق به تأثیرات اعترافات و پیامدهای آنها، زندگی شخصیتهایی را به تصویر میکشد که هر کدام به شکلی از حقیقت زندگی ضربه میخورند. با این حال، پایان داستان با حس خوشایندی همراه است و مخاطب را با لبخندی به اتمام کتاب میرساند.

نام اثر: عشق و آتش
نام مؤلف: نیلا
ژانر: عاشقانه، طنز
تعداد صفحات: 257 صفحه
رمان عشق و آتش داستان دختری جوان را روایت میکند که برای تأمین زندگی خود و برادرش، مجبور به انجام کارهای خلاف از جمله دزدی میشود. در یکی از این دزدیها، او وارد مسیری میشود که زندگیاش را از اساس تغییر میدهد. ماجرای او با چالشهای تازهای گره میخورد که به تدریج مسیر سرنوشت او را رقم میزند.

رونیا سالاری دختری ۲۰ ساله دانشحوی معماری که شیفته ی مادربزرگ پدری خود فخرالسادات سالاری است. روزی خبر فوت مادربزرگش به او میرسد، طبق وصیت نامه ی مادربزرگ بزرگترین نوه ی دختری (رونیا) موظف به ازدواج با بزرگترین نوه پسری هوو اش میباشد، چراکه میخواهد با این وصلت اختلافات گذشته را حل و فصل نماید. اگر رونیا و یا ارتام(بزرگترین نوه ی پسری) قصد این ازدواج را ندشته باشند ثروت فخرالسادات به آنان تعلق نمیگیرد. با این ازدواج اجباری مسیر زندگی این دو فرد تغییر میکند!!

دختری بی نهایت مغرور ولی در عین حال شاد و شیطون که به هیچ وجه عشق و عاشقی رو قبول نداره نسبت به هم دانشگاهیش دچاره یه سری حس میشه که نمیتونه باهاش کنار بیاد....
این هم دانشگاهیش همونیه که میشه همه زندگیش همه هستیش محکم ترین تکیه گاهش رو زمین به این بزرگی...!!
ولی درمسیره رسیدن به همدیگه یه اتفاقاتی میوفته که ...