
❤️ رمان: #بچه_مثبت
❤️ نویسنده: #الف_ستاری (ریما)
❤️ ژانر: #عاشقانه #طنز #کلکلی #غیرتی
داستانش در مورد دختری به اسم ملیساست که توی دانشگاهشون سر تور کردن یه بچه مثبت بااعتقادات دینی محکم با دوستاش شرط میبنده. در واقع داستان تقابل افرادی از یک نسل ولی با اصول اعتقادی متفاوت و در اصل از دو دنیای متفاوت است و در این بین...
پایان خـــوش

❤️رمان: #استاد_خاص_من
❤️نویسنده: #پریسا_محمدی
❤️ ژانر: #عاشقانه #طنز #استاد_دانشجویی
#اجبارے #همخونه_ای
دخترے به نام آدرینا که براے رشته تجربے کنکور داده و حالا تو بهترین دانشگاه تهران اسمش در اومده..اون به همراه دوستش یعنے هلیا..این دو نفر بعد از کلے مشکل براے راضے کردن پدر و مادراشون که بذارن برن تهران و درس بخونن راهے تهران میشن..رامین رادمهر مردے که به شدت مغرور و خشڪ و سرد که با وجود سن کمے که داره استاد و کلے تجربه تدریس داره خانواده اش اونو مجبور با ازدواج با دختر شریڪ پدرش مے کنن ولے اون به شدت از اجبار متنفره و با وارد شدن آدرینا به زندگیش ورق به کل برمیگرده و اتفاقاتے مے افته که زندگے این دو فرد ورق مے خوره

رمان: #ارباب_خاص
❤️نویسندگان: #طنازرادمنش _ #نازنین
❤️ژانر: #عاشقانه #طنز #کلکلی
اینجا دیگه خبری از ارباب مغرور خشن نیست؛ اینجا خبری از ارباب های ظالم بی رحم نیست؛ چون که ارباب ما خاصه،
ارباب ما یه مرد کورده با غیرتهای شیرینش…
ارباب ما شیطونی میکنه، تلافی میکنه، حرص میده، لباس اسپرتم می پوشه خوب حالا اگه قرار باشه یه دختر شیطونم پا به این عمارت بزاره چی میشه…
وایـــــی دوتا شیطون شر کنار هم خدا به دادمون برسه،
پایان خوش

ماجرای بهار دختر دانشجوییه که برادرش بهادر بدلیل ارتکاب قتل متواری شده و خانواده مقتول او را به عنوان خونبس به عقد برادر مقتول در میارن تا برادرش خودشو معرفی کنه. و برادر مقتول کسی نیست جز جهان ایلچی استاد زبان فرانسه ی بهار..

آریانا دختر شر و شیطونی که دانشگاه رو روی سرش گذاشته، همه چی به خوبی پیش میره ولی با اومدن استاد جدیدش، و یه فیلمی که دستکاری شده مجبور به ازدواج با استادش میشه که...

یه وقتایی از در و دیوار میباره … زمین و زمان میخواد دنیا باشه و تو نباشی … به قول دودکش همه چی دست به دست هم میده و تو میری تو امپاس شدید…شده دیگه نگو نه ؟؟اگه شده پس میتونی خودتو جای شخصیت اول رمانمون بذاری…کیشکا احسانیا ملقب به هانا خرخون !کسی که مدام یه بدبختی بامزه جلوش قد علم میکنه …ولی هانا اون قدر گیجه که به همه چیزای اطرافش به چشم جوک نگاه میکنه

رمان درمورددختری به اسم ساحل هست.یه دخترشیطونو صدالبته خوشمل دیگه جونم براتون بگه این خانم خوشمله دانشجوهست وتوی دانشگاه هم کلی شیطونی میکنه داستان وقتی جالب میشه که یکی ازاستادا که پیرهست به ساحل خانم نمره کم میده این خانمی هم برا تلافیش ادامس میزاره روی صندلی استاد خلاصه اینکه ازشانسش استادبه دلیل ی مشکلاتی دیگه نمیاد و ی استادجدیدمیاد که بعدا معلوم میشه پسر عموی ساحل خانمه یک پسر عموی مغرور و بداخلاق...

منم آن دختر از دیار غم
منم ان کس که غم خورد وغم خوار بود
منم ،منم،منم ،تنها منم
تنها یاری رسان خود، منم
خدایا دوستش داشتم
چرا گرفتی دستش را از دست من؟
خدایا من هنوز دوستش دارم
برگردانش..
دانلود رمان استاد دانشجوی شیطون
❤️ رمان : #استاد_دانشجوی_شیطون
❤️ژانر : #عاشقانه #طنز #کلکلی #استاد_دانشجویی
❤️خلاصه :
سها دختر تخسیه که پدرش تصمیم میگیره اون رو تو سن کم به عقد پسر خان ،سینان در بیاره اما سینان که نصف عمرش رو تو آمریکا درس خونده بعد از گذشت شب ازدواجشون سها رو ول میکنه و به تهران میره سها میخواد فراموشش کنه اما دوماه بعد متوجه میشه بارداره و وقتی میخواد سقط کنه میفهم بچه ها سه قلو ان در صورت سقط ممکنه جونش رو از دست بده! دو سال بعد اون مادری 18ساله ست که با سه قلوهاش به تهران میره و دانشگاه ثبت نام میکنه اما درست روز اول متوجه میشه استاد جدی و سختگیری که همه ازش حرف میزنن کسی نیست ب جز سینان دانش پژوه ، شوهر و پدر سه قلوها ی سها!
دانلود رمان استاد و دانشجوی مغرور و شیطون از Ayda78
❤️رمان: #استاد_و_دانشجوی_مغرور_و_شیطون
(جلد_اول)
❤️ نویسنده: #Ayda78
❤️ ژانر: #عاشقانه #طنز #ازدواج_اجباری
❤️ خلاصه:
یه دانشجوی خوشگل،شیطون و مغرور به اسم ترلان تو دانشگاهشون با یه استاد جدی و مغرور به اسم فرزاد لجه و ازش تا سر حد مرگ متنفره!روزا همینجوری میگذره تا اینکه تو دانشگاه شایعه در میارن که این دو تا استاد و دانشجوی قصهامون با هم نامزدن!یعنی این استاد دانشجو چیکارمیکنن با این شایعه که زندگیشون و بعدا مدیون این شایعه میشن…؟!